Keep on working, great job!
رسانه نوا – خستگیناپذیری، ویژگی معرفِ فعالیتهای موسیقایی استیون ویلسون در این سالها بوده است. کافی است نگاهی به پروژههایی که در این چند سال انجام داده بیاندازیم. همکاری با تیم بونس در گروه No-Man، همکاری با آویو گِفِن در پروژهی Blackfield، عضویت در گروه Porcupine Tree، ضبط آلبوم تحت عنوان پروژهی شخصیِ Bass Communion، کارکردن روی مجموعه پروژههای I.E.M و همچنین مشغول بودن به پروژههای انفرادی مثل ضبط آلبومهای Raven That Refused to sing، Hand. Cannot. Erase؛ Grace for Drowning و Insurgentes همگی نشان از پرکاری او دارند. او همچنین با بازنشرِ تکآهنگهای بازخوانیشدهاش در قالب آلبوم و انتشار مینیآلبومِ ۴½ اشتهای مخاطبانش را برای شنیدنِ آلبوم جدید بیش از پیش تحریک کرد.
متنهای رسانهای آلبوم To the Bone این اثر را با عبارت «ادای احترامِ به آلبومهای پروگرسیوپاپِ بلندپروازانه در دورهی جوانی ویلسون» توصیف کردند و منابع ذکر شده برای این اثر عبارت بودند از هنرمندانی مثل پیتر گبریل، گروه تیرز فور فیرز، کیت بوش و غیره. البته رد پای دیوید بوی هم در این آلبوم به آسانی قابل تشخیص است.
این اثر را میتوان قطعهمحورترین آلبوم ویلسون در کارنامهی کاریش دانست. به این معنی که هر قطعه میتوانست در خلایی کامل ضبط شده باشد. ویلسون در این آلبوم
از اعضای گروه خودش و هنرمندان دیگری استفاده میکند و نینت طیب، خوانندهی شرقی نیز که در چند قطعه مرکز توجه قرار میگیرد در خوانش کلام با او همراه است. در قطعهی آغازین و همنام آلبوم، لاینهای وکالِ پسزمینه که متعلق به طیب و دیو کیلمینستراست، همراه با گیتارهایی در حال و هوای گیتارهای پینک فلوید (در آلبوم زمان)، هوکهای قطعه را با قدرت کامل حفظ میکنند و با اضافه کردن آوایی اپرایی به صدای ویلسون آن را همراهی میکنند. در قطعهی Pariah، طیب در خواندن آواز اصلی با ویلسون جا عوض میکند. معماری هارمونیک انعطافپذیر با سینتیهای خوشلحن، گیتارهای مهارشده و لوپها برای محمولهی شکنندهی ویلسون پسزمینه مهیا میکند اما از طرفی ترجیعبندی که توسط نینت خوانده میشود اقتداری عاطفی را برمیانگیزد و قهرمان را به شک و تردیدش ترغیب میکند.
قطعهی Don’t Give Up تعامل با [آثار] گبریل و بوش را انعکاس میدهد و البته به همان اندازه از آن آثار متمایز است. قطعهی Refuge چند دقیقهای طول میکشد تا از دلِ اینتروی الکترونیکش ظاهر شود، اما وقتی ظاهر میشود، ملودی زیبایش با یک سکشنِ زهی پرتحریر، درامز کوبنده، هارمونیکای توفانی و آکوردهای قدرتمند همراه میشود تا در نهایت همگی در کنار یکدیگر سرودی اوجگیرنده را خلق کنند. نظیر همین، قطعهی بهشدت مسریِ Permanenting است که با ملودیای به یادماندنی (در این قطعه نیز صدای پسزمینهی طیب به قطعه، وزن و صمیمیت اضافه میکند) به هارمونیهای باشکوهِ تیرز فور فیرز کرنش میکند و همزمان به موسیقی سولِ شمالی (مثل قطعهی Get on Up از کورتیس مِیفیلد) ارادت میورزد اما با این وجود اصوات گیتار که لحنی مصرانه دارند و درامز کوبندهی قطعه، کاملا ویلسونی هستند. [ویلسون] در قطعهی People Eat Darkness راکری با مشتهای گرهکرده را میماند که شبیه [دیوید] بوی در حالیکه گروه Swervedriver را سرپرستی میکند صدا میدهد. ویلسون با قطعهی Song of I که در آن لوپها و صدای ضرب دست روی پیانو و سازهای زهی شنیده میشوند، یادی از اصوات پُستتریپهاپیِ [گروه] نومن میکند. [لاینهای] وکال توسط دوئتی شامل ویلسون و سوفی هانگر خوانده شدهاند.
قطعهی ۹ دقیقهای Detonation [سبک] پروگرسیو را با پاپی بیپروا ترکیب میکند و نتیجهای باشکوه رقم میزند در حالیکه قطعهی پایانی Song to Unborn (که در آن فقط اعضای گروه خودش حضور دارند) قطعهای شاهانه است و میتواند در کنار قطعات آلبوم Raven یا Hand بنشیند. این آلبوم با اینکه گاهی نامنسجم به نظر میرسد، یک خیال است؛ گوش دادن مکرر به آن آشکار میسازد که نشانِ «پروگرسیوپاپ»ِ ویلسون بافتی چندوجهی دارد و با مهارت ساخته و پرداخته شده است به نحوی که پالت صوتی و زیباییشناسانهی آن از جای گرفتن زیر اصطلاح واحدِ «راک» سر باز میزند. نتیجه اینکه To the Bone دوش به دوش بهترین آثار ویلسون ایستاده است.
Keep on working, great job!
دیدگاه شما